یکشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۵

آخر سر بعد از کلی درگیری برنامه جور شده که برم طرفی عکاسی
راحت نبودها ولی شد

خلاصه بعد از کلی قرار و مدار با دوست عزیز آقای هندی زاده که آخرسر جور هم نشد با دو تا دیگه از دوستان خوب و قدیمی جمعه تصمیم گرفتیم بریم جائی برای سیر و سیاحت
حالا بگم که نزدیک بود دچار عوارض ناشی از تنبلی بشیم و از سرجای خودمون تکون نخوریم
هرجور بود شد
مدتی از دریاچه ائی شنیده بودم بنام ایوان البته بعد که رفتیم فهمیدیم اسم درست اَوان هست این دریاچه که اساساً بزرگ هم نیست در فاصله 2.5 ساعت از قزوین واقع شده و 35 کیلومتر با الموت فاصله داره
جائی بسیار عالی برای کمپینگ بجز آخر هفته که آنقدر شلوغه که جای راه رفتن نیست چه برسه به کمپینگ
ولی مهم این بود که بالاخره رفتم خوب هم عکس گرفتم کاری که چند وقت بود نتواسته بودم انجام بدهم
به کلیه دوستداران طبیعت دبدن این محل را توصیه میکنم از طرفی به کسانی که به پیچ زیاد در جاده حساسیت دارند توصیه میکنم که لوازم لازم را همراه داشته باشند
در مورد غذا باید بگم که تا فرسخها هیچ رستورانی یا مغازه ائی وجود نداره البته چندتا دکه هست که فقط آخر هفته ها باز است
یک قایق بادی هم میتواند لذت حضور در آن محل را بیشتر کند
برای علاقمندان به عکاسی حیات وحش هم باید بگم محلی عالی برای عکس گرفتن از انواع پرنده های شکاری است که با غرور در هوا جولان میدهند
همچنین با توجه به وجود قلعه های بسیار در آن منطقه محلی ایست مناسب جهت اسکان و رفتن و بازدید از قلعه های مختلف
خلاصه جایی دنج برای دوری محض از سر و صدای شهری
مهتمر از همه اینکه موبایل هم آنجا درست کار نمیکند و این حداقل برای من یک حسن بزرگ بشمار می آید