شنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۶


به نظر من عکاسی فن تکنیک و ابزاره و هیچ دردی در عکاسی نیست که درمان نداشته باشه

یقیناً بعضی از کارها و تکنیک ها برای اجرای آنها و یا اجرای دقیق و صحیح آنها به ابزار مناسب نیاز است ولی از نظر من تکنیک و دانستن تکنیک بسیار ارزش و کارائی بالاتری دارد تا ابزار


یعنی اینکه یک ایراد تو عکس ببینی و توجیه کنی که چون فلان چیز فلان بود این عکس اینجوری شد اصلاً قابل قبول نیست

و در این مورد از دو حال خارج نیست یا تکنیک لازم برای رفع اون ایراد را نمیدانستی یا ابزارش را نداشتی که البته خود این هم که بفهمی یکجا ابزار نداری دانش و شناخت از ابزار را میخواهد

همه جا ابزار ضروری نیست ولی بعضی جاها هم ضروری هست

برای مثال گرفتن یک لانگ اکسپوژر در وسط روز قطعاً ابزار میخواد وبدون آن خودت را بکشی هم ممکن نیست ولی برای مثال گرفتن عکس واید در مواقعی که لنز واید نداری راه درمان تکنیکی که نتیجه ائی نزدیک به عکس واید بدهد وجود دارد

از آنجائی که عکاسی یک علم است و علم هم انتها ندارد کسی که ادعا کند آخر سواد عکاسی است و به این خاطر هیچ انتقادی را از عکسهایش قبول نکند یقیناً یا صحت عقل ندارد یا اساساً هیچ چیز از عکاسی نمیداند

چون برای مثال خود من که همچین سابقه ائی در این خصوص ندارم و بعد از چند وقت عکس گرفتن تازه با بخشی از فهرست تکنیکهای عکاسی این کتاب بی پایان فن عکاسی آشنا شدم و تازه دارم یاد میگیرم که چه چیزهائی اساساً وجود داشته و دارد که من از آنها بی اطلاعم

همانطور که قرار نیست یک پزشک در همه گرایشهای علم پزشکی فعالیت کند یک نفر که عکاسی میکند هم قرار نیست در همه گرایشهای عکاسی دست بکند و انتظار پیشرفت داشته باشد یقیناً بعد از مدتی عکس گرفتن باید سعی کند گرایش خودش را به هریک از شاخه های عکاسی مشخص کرده و سعی کند در آن پیشرفت کند


خلاصه اینکه یک منظره با آسمان اوراکسپوز و توجیح بخاطر اینکه میخواستم منظره نورش کافی باشه آسمان اوراکسپوز شد قابل قبول نیست تا وقتی که راه درمان داشته

امان از این ادعاخانهای پلاس توی این سایتهای عکاسی علی الخصوص ایرانی که خدا را بنده نیستند و چون مثلاً قدرت دارند امتیاز بدهند به نظر میرسه میخواهند با آن تمام عقده های روانی و شخصیتی خودشون را درمان کنند

حالا که از عکس من

اونم هیچ کس نه من

منی که نمایشگاه عکاسی برگذار کردم و سر در پروفایلم هم بزرگ نوشتم اونوقت تو کور شده ندیدی

ایراد گرفتی میام همینجوری به عکست یک منفی 3 میدم چهارتا هم بارت میکنم که حالت جا بیاد از من ایراد نگیری


حالا عکسهای ادعاخان را نگاه میکنی میبینی خودش در عکاسی منظره اصول اولیه اینکار را هم رعایت نکرده ولی چون یکعده با سواد تر از خودش به به چه چه کردن آقا احساس استادی بهش دست داده

عکس اونور را نگاه میکنی میبینی بنده خدا حداقل اصول را رعایت کرده هرچند عکس ایراداتی داره ولی دیگه عکس فاقد ارزش از هر نظر نیست

کامنت ادعا خان را میبنی میفهمی که قضیه تسویه حسابه تا نقد عکس


حالا فرض کنید خدای ناکرده این ادعاخان بشه استاد دانشگاه عکاسی یا عکسش رو یه مجله معتبر چاپ بشه اونوقت فکر کنم حکم ارتداد هم بده


این سایتم هم آهسته و پیوسته در حال ساخته شدن

یاد داستان این لاکپشت و خرگوش میافتم وقتی روش کار میکنم

به نظر شما یک بخش نقد عکس بگذارم در داخلش خوبه؟

جائی که مثلاً دو روز یکبار یک عکس چه از عکس عکاسان شناخته شده چه از خود شما دوستان داخلش قرار داده بشه و فارغ از بحث امتیاز و برتری طلبی فنی و سر حوصله روی آن بحث بشه


راستی میلو خان که معرف حضور همه دوستان بود بدنبال یک بیماری ویروسی بسیار شدید و با وجود انجام تمامی اقدامات پزشکی و دامپزشکی جان به جان آفرین تسلیم کردند
جاش همیشه گوشه ذهن و دلم خالی میمونه

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۶

این از اون چیزهاست که حتماً باید دید نمیدونم حالا فیلتره یا نه

به هر حال اگه فیلتر نیست دوساعت هم کشید باز شدنش (بسته به سرعت اینترنت داره) ارزش داره